زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

به خدا من که انقدر حسود نبودم... :((
چه م شده خدایا؟ :((
نظرات 4 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 20:57

پیش میاد داداشیم... همه فکر کنم وقتی پیش میاد حسود میشن... خوب می فهمم چی میگی

نرگس یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 22:32

خدا:هیچی بنده من چیزی نیست..حسود شدی :دی
مگه حسودی بده ؟؟؟ در یه زمینه های کاملا کاملا کاملا خاص هیچکاری اش نمیتونی بکنی

مونا سه‌شنبه 4 مهر 1385 ساعت 17:00

سلام:دی
بالاخره کامنت هم گذاشتم:))
خیالت راحت شد؟
سجاد
راستش یه مدتیه فکر می کنم از زمانی که فهمیدی من اینجا رو می خونم دیگه دیر به دیر آپ می کنی
یا شاید یادت میره(چشمک)
اگر ناراحتت می کنه
می تونم بهت قول بدم
دیگه اینجا رو نخونم
نمی دونم من روتا چه حد میشناسی
ولی سرم بره
قولم نمیره
خود دانی
منتظرم

دیبا سه‌شنبه 4 مهر 1385 ساعت 23:22

نه انگار جدی جدی مممممممممممممممممم

اونور هم که همینجوری بود اوضاع

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد