زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

نمی دونم چی بنویسم...کاش یه وسیله بودش لازم نبود تایپ کنی...هرچی از ذهنت رد می شد کپچر !!! می کردش...
یه چیز می خواستم بگم ولی حوصله ام نمیاد.در مورد آتش بس...نوشتم که یادم بمونه که بعدا بگم
کاش لازم نبود آدما واسه فقط زدن حرف شون به طور عجیبی بال بال بزنن...
ممد...میشه خلوت کنی اون سرتو...کی میرسه این امتحان های آخر ترم لعنتی...
نظرات 1 + ارسال نظر
مرمر پنج‌شنبه 25 آبان 1385 ساعت 09:43

گفتی چی؟گفتی یه جا دختره می گه همه واسه ابراز علاقه شون منو ضایع می کردن؟آره؟ همین بود دیگه! دیدی کپچر کردم:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد