بعضی وقت ها فکر می کنم می بینم اونقدر که خدا رو وسط صدای سنتور و لای صدای پیانو پیدا می کنم،توی مسجد پیدا نمی کنم...
نمی دونم مشکل از منه یا نه...ولی کاش مامان نیاد وقتی آهنگ سنت پترز گیت کریس دی برگ رو گوش میدم...نیاد گیر بده که همش داری ترانه!!!! گوش می دی...
جالبه...از بچگی اونقدر این کارها برام قبیح و زشت بودن که حتی اگه الان بخوام برم یاد بگیرم هم نمی تونم...حتی سوت زدن بلد نیستم،تکون دادن سریع دست و انگشت ها رو بلد نیستم...
ولی دوست دارم یکی بشینه هی برام آهنگ های قشنگ پیانو بزنه...دوست دارم وقتی یکی داره واسه دل خودش ویلون می زنه بشینم یواشکی گوش کنم...بازم یاد اون اقاهه می افتم که واقعا به حجای چشم هاش با دلش می دید...سنتور می زد و امشب شب مهتابه می خوند...
دلم می خواد یکی باهام بیاد برم نصفه شب قدم بزنم تا خود صبح :|
بعدا نوشت: آره Sweet...با خودت بودم.نمی دونم تا حالا دلیلش رو فهمیدی یا نه...ولی اگه نفهمیدی بگو تا بهت بگم :)
دلم واسه سنتورم تنگ شده :(
چرا نمیتونی یاد بگیری؟برو دنبالش...
سوت زدن هم من بهت یاد میدم :دی انواع و اقسامش رو بلدم :)) وقتی رفته بودیم مسافرت یکی دو بار همچین این سوت من مورد استفاده قرار گرفت که نگو =))
من هم واقعا الان پشیمونم که گیتار زدن رو ول کردم مثل ارگم...
امان از تنبلی...چند ماهه میخوام دوباره شروع کنم اما حیفم میاد ناخنام رو کوتاه کنم :(
خیلی وقته میخوام سنتور یاد بگیرم اما اینجا نمیشه
در مورد نصفه شب قدم زدن......................(همین دیگه :) فقط نقطه !)
سوئیت... میشه بگی نفهمیدی که یه کم توضیح بده :دی
موسیقی وقتی آدم دلش یه همراهی میخواد بهترین همراه ادمه... پاییز نیزار عندلیبی ها رو گیر بیار... یه اهنگ داره نی و دف و پیانو...دیوانه میکنه آدمو...
بعد هم برو یاد بگیر...به نظر من نواختن با روح ادم بازی میکنه..چه پیانو باشه که با لطافتش ادم رو از خود بیخود کنه... چه تار که زخم بزنه به دل ریش آدم... چه دف که با غرور بزنه و یادت بندازه که انسانی ومغرور...
یاد بگیر...دیر نشده هنوز...
بیا دانشگامون خوراکه خودته! آخه دانشگاه ما هم واحد موسیقیه هم مترجمی.جدی بیا! از هرکلاسی صدای یه جور ساز میاد! و الحق که بچه ها پیانو رو عــــــــــــــــــــالی می زنن! آدرس بدم؟:)