زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

اون همه نوشتم با یه ریست کامپوتر همش پرید :(
خسته شدم از این همه ترسو بودن خودم که ربطش میدم به جنبه نداشتن طرفم...
یکی بیاد با من حرف بزنه تو رو خدا.... :((
نظرات 4 + ارسال نظر
مرمر شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 00:19

حرف زدن در جهت آدم کردن تو؟؟ نوچ! اتلاف وقته:دی

نه بابا...من دیگه از خودم قطع امید کردم چه برسه به شما

مرمر شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 00:21

دارم یه کتاب می خونم. بخر بخونش خیلی چیز به درد بخوریه. <آیا تو آن گمشده ام هستی؟> باربارا دی آنجلس.
فکر می کنم کسایی به سن ماها دیگه وقتشه این چیزا رو بخونن. خواهشا ربطش نده به این قضایای اخیر من! من این کتاب و یه سال پیش خریدم. اما نرسیدم بخونمش.

همون نویسنده ی رازهایی درباره ی زنان که مردان باید بدانند؟
اگه اونه کتاب هاش رو نخوندم...

نرگس شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 00:30

http://download.yousendit.com/B0F443B82C55DE38

بیا برو حال کن....ببین چه دوست خوبی ام..اراده کنی برات اهنگ میارم :دی...البته واسه من فیلتره..تو فکر کنم بتونی بگوشی...
بچه قیافه اتو یه بار دیگه کج و کوله کنی خودت می دونی ها... من باید حسابی تو رو سر عقل بیارم... اگه داشته باشی یه جو ؛)

This file has expired.
The file associated with this link has expired

به هر حال دستت درد نکنه...

میم . میم شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 02:51 http://55726.myblog.com

آخی بیا غصه نخور .. بیا من خودم باهات صحبت می کنم!

ممنون :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد