زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

دلم می خواد بنویسم.صفحه رو باز کردم جلوم و نیم ساعته دارم فکر می کنم...ولی هیچی به ذهنم نمیاد...
2 حالت داره.یا هیچ اتفاقی واسه ام نیفتاده...یا اون اتفاقه اونقد شوکش شدید بوده که ذهنم دیگه به درد نمی خوره...قبلش به درد می خورد؟

اوخ ببخشید...کلاس های امروز رو یادم رفت...باید تمرین کنم...
نظرات 3 + ارسال نظر
نرگس یکشنبه 7 مرداد 1386 ساعت 22:15

:))))))))))))))))))))))) اینه!!!

فاطمه سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 00:06

خواهش می کنم

خرس قهوه ای سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 13:15

نرگس چه ابهتی دارهههههههههه :))))))))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد