زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

زویی

هرچقدر بعید...باز تو خدای منی...

وقتی آدم حس می کنه دونه دونه نزدیکانش ازش دور میشن خیلی سخته...نه اینکه بگی بی بهونه،حتی اگه محکم ترین دلیل ها هم باشه سخته...مخصوصا وقتی تو تحمل دوری اونا رو نداشته باشی و اونا خیلی راحت بذارن و برن...مخصوصا وقتی...وقتی دور میشن می ببینی یه تیکه از زندگیت بودن...از روحت...مخصوصا وقتی تعداد اونا کمتر از انگشت های یه دست باشه و رفتن هر کدوم میشه کنده شدن یه تیکه ی خیلی بزرگ از روحت...
سرم درد می کنه...گر گرفتم...یکی بیاد منو آروم کنه....

پ.ن: ببخشید اینو ... باور کنید آدم بعضی وقتا کم میاره...
نظرات 2 + ارسال نظر
یاسمن بانو جمعه 9 شهریور 1386 ساعت 00:29

من که کم اوردم هی نشستم دستمو زدم زیر چونمو اه میکشم

خانوم خانوما جمعه 9 شهریور 1386 ساعت 19:13 http://delnebesht.blogspot.com

مواظب خودت باش سجاد!:(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد