یادم نیست قبلا چند بار سر کسی داد زدم. ولی مطمئنم از تعداد انگشت های دست و پا و دست و پای شما و اونا کمتره خلاصه. ولی امروز صبح اون قدر شاکی بودم از دستش و از بس هی می خواست بگه که تقصیر من نیست و هی می گفت که منو خراب کردی، داد زدم و گفتم به جای این که بگی مسئولش من نیستم، بگو معذرت می خوام که یادم رفت. اون جوری دیگه هیچ کس هم چیزی بهت نمیگه. دیگه بعدش با من حرف نزد و منم می لرزیدم تا چند دقیقه بعدش از اضطراب این که من هیچ وقت سر کسی داد نمی زنم...
پ. ن: عوض شدم خیلی... خودم خوب می فهمم اینو :|
مینی ماست مال و خوب اومدی سجاد جون...دمت گرم!
تغییر همیشه هم بد نیست...
ما خوشمون اومد از این داد زدن شما:دی
تغییر... یعنی چی می تونی شده باشی...
چقدر دلم برای این صفحه تنگ شده بود ....نوشته هایش اما تغییر کرده اند...بزرگ تر شده اند انگار.
اوهوم... خیلی وقت بود نیومده بودی اینورها :)
سلام !!!
چرا واسه اون یکی پستت ، نمیشه کامنت گذاشت ؟؟؟ چرا بستیش ؟؟؟
بعدشم کدوم کامنتو تایید کردی ؟؟؟ من که برات کامنت نذاشتم ...
آپ شدم ... بلاخره ... سر بزن !!!